خرافات ماه صفر و پر شدن جیب طلافروش ها!
همان قدر که سنتهای حسنه مایه آبروی دین و مذهب و موجب تعزیز و تقویت باورهای دینی میشود، دامن زدن به بدعتها و خرافات نتیجهای جز سست شدن عقیده و دور شدن جامعه امروزی از دین و اعتقادات مذهبی به همراه ندارد.
مذهب تشیع به دلیل انتساب آن به اهل بیت پیامبر علیهم السلام دشمنان زیادی داشته و متاسفانه در طول تاریخ آماج رخنه بدعتها و خرافات قرار گرفته تا با جایگزین کردن بدعت و خرافه با حقیقت، اصل مذهب را زیر سؤال برده و مورد قضاوت نادرست دیگران قرار گیرد.
یکی از خرافات رایج میان عوام از اقشار مذهبی که مرتبط به ماه صفر است و با یک روایت جعلی رواج یافته، دق الباب کردن هفت مسجد در آخر ماه صفر است و روشن کردن هفت شمع در آنجا به قصد اعلام پایان این ماه نحس و بد یمن، و مژده دادن به پیامبر اکرم (ص) به این معنا که ماه مصیبت اهل بیت علیهم السلام به پایان رسید.
این بدعت در چند سال اخیر و با سوء استفاده از یک روایت جعلی به صورت مناسک برای برخی افراد ساده لوح و فاقد سواد مذهبی درآمده و متاسفانه با هدف پایین نگه داشتن سواد دینی جامعه مذهبی، در شهرهای بزرگ و کوچک همچنان ادامه دارد.
اما اصل قضیه در این حدیث است که میگوید: «از ابن عباس نقل شده که گفت روزی پیامبر (ص) به همراه تعدادی از اصحابشان در مسجد قبا نشسته بودند،رسول خدا (ص) فرمود: اولین کسی که الان بر شما وارد میشود، مردی از اهالی بهشت است، برخی از اصحاب تا این سخن را شنیدند، برخاسته و از مسجد خارج شدند، تا دوباره وارد شده و اولین کسی باشند که بهشت بر او واجب میشود، پیامبر (ص) که از موضوع آگاه شدند به بقیه اصحاب که نزد ایشان بودند فرمودند: اکنون جماعتی در حال سبقت گرفتن از یکدیگر، بر شما وارد میشوند، (ولی از میان آنها) کسی که پایان یافتن ماه آذار (نام یکی از ماههای رومی معادل ماه خرداد و در آن زمان معادل ماه صفر) را بر من بشارت بدهد، اهل بهشت است، آن جماعت برگشتند و وارد شدند و ابوذر رضی الله عنه نیز همراهشان بود.
پیامبر (ص) به آنها فرمود: ما در کدامیک از ماههای رومی هستیم؟ ابوذر گفت: یا رسول الله! ماه آذار به پایان رسیده است. پیامبر فرمود: ای اباذر! من این مسأله را میدانستم ولی دوست داشتم قوم من بدانند که تو مردی از اهالی بهشتی، و چطور اینگونه نباشد، در حالی که تو بعد از من به دلیل محبتت به اهل بیتم، از حرم من طرد (تبعید) میشوی، تنها زندگی میکنی و تنها میمیری، و قومی که امر کفن و دفن تو را انجام میدهند، به واسطهی تو خوشبخت میشوند، آنها دوستان من در بهشتی هستند که به پرهیزکاران وعده داده شده است».
علاوه بر موضوع فوق، در روزهای گذشته نیز با انتشار یک روایت جعلی در فضای مجازی و نسبت دادن آن به ائمه معصومین علیهم السلام، به خرافه خوش یمن بودن خرید طلا در ۱۳ صفر به شکل وسیعی دامن زده شد، تا آنجا که سیل بیشماری از افراد ساده لوح روانه طلافروشیها شدند و با راه انداختن صفهای طولانی مقابل طلافروشی های سطح شهر و شلوغ کردن بازارهای طلا، مردم را دچار حیرت کردند. این شایعه صحنه شگفتآوری را خلق کرد که برای مدتها در ذهن ما باقی خواهد ماند تا ثابت شود تا چه حد جامعه مذهبی و نسبتاً متدین ما آسیبپذیر است.
این در حالی است که هیچ روایتی در این زمینه نداریم و روایت جعلی منتشر شده در فضای مجازی فاقد سندیت دینی است و صرفاً یک بازی سودجویانه از طرف مافیای اقتصادی و سیاسی بود که شعور مذهبی عوام مردم را به بازی گرفته بود.
در روزهای منتهی به ۱۳ صفر نیز برخی اینفلوئنسرهای اینستاگرامی مردم را برای برطرف شدن حاجاتشان تشویق به خریدهای دیگر هم میکردند. آنها مدعی بودند که اگر میخواهید تا سال دیگر خانه بخرید باید در روز ۱۳ صفر جاکلیدی بخرید، اگر میخواهید تا سال بعد صاحب فرزند شوید باید لباس بچه بخرید و … . خرافاتی که نه مبنای دینی دارند و نه حتی سابقه طولانی مدتی پشت آنها وجود دارد و نهایتاً مربوط به یک یا دو سال اخیر هستند.
در اینجا پیش از پرداختن به نحوه مقابله با بدعت و خرافات ابتدا لازم است این دو واژه را توضیح دهیم. خرافه به عقاید باطل و بیاساس یا عمل نامعقولی اطلاق میشود که به کلی خلاف منطق و واقعیات تلقی میشود. بدعت، به معنای نسبت دادن چیزی به قصد اینکه جزء دین است، در حالی که در واقع مطابق با هیچ یک از دستورات کلی دین و شریعت نیست. خرافه و بدعت زیر مجموعه انحراف هستند؛ چون بهطور کلی خرافه و بدعت، انحراف و کجروی از راه حق و صراط مستقیم الهی است؛ اما هر انحرافی، بدعت در دین یا خرافه نیست. با این حال، در بسیاری از موارد در کتابهای دینی هر سه واژه کنار هم یا بهجای یکدیگر استفاده میشوند.
رسول خدا (ص) همواره درباره خطر گسترش خرافات و بدعت ها در جامعه گوشزد می کردند و می فرمودند: «کلُّ بِدْعَهٍ ضَلالَهٌ وَ کلّ
ضَلالَهٍ سَبیلُها الَی النَّارِ»؛ هر بدعتی گمراهی و نهایت هر گمراهی به سوی آتش است. و برای مقابله با آن در زمان خود و در آینده فرمودند: «اذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فی أمَّتی فَلْیظْهِرِ الْعالِمُ عِلْمَهُ، فَمَنْ لَمْ یفْعَلْ فَعَلَیهِ لَعْنَهُ اللَّهِ»؛ وقتی بدعتها آشکار شوند، اهل علم باید علم خویش را آشکار کند و به مقابله برخیزد که اگر چنین نکند از رحمت الهی دور باد.
اشتیاق قشر سنتی جامعه به انجام مناسک دینی و مستحبات چنان تحسینبرانگیز است که گاهی این میل و کشش موجب سوء استفاده افراد سودجو و مغرض میشود. گاهی هم این افراد مغرض در سطوح بالای جامعه اسلامی و حاکمیت قرار دارند و به همین دلیل عدول و انحراف جامعه از سنت پیامبر (ص) به صورت آرام و نامحسوس صورت میگیرد و جامعه به زعم اینکه در حال انجام یک سنت حسنه است مرتکب یک بدعت بزرگ می شود. این مورد را می توان در دوران خلیفه دوم در نماز «تراویح» دید که به صورت جماعت در شبهای ماه رمضان توسط برادران اهل سنت خوانده میشود، نمازی که هرگز توسط رسول خدا (ص) اقامه نشد و در زمان خلیفه دوم پایهگذاری (بدعت گذاری) شد.
همانگونه که رسول خدا (ص) مسئولیت مقابله با بدعتها را وظیفه اهل علم مشخص کردند، روحانیت محترم در کنار افراد دارای دانش مذهبی وظیفه دارند نسبت به این انحراف آشکار و جهل آزار دهنده واکنش بموقع نشان دهند و دست به روشنگری بزنند در غیر این صورت سکوت و بی تفاوتی آنها به مثابه مشارکت در انحراف جامعه مذهبی و رضایت از وضع موجود تلقی میشود.
علاوه بر نقش مبلغان و عالمان دینی در مقابله با بدعت و خرافات، تک تک افراد جامعه نیز موظفند تلاش کنند سواد دینی و مذهبی خودرا بالا ببرند تا مورد سوء استفاده سودجویان داخلی و خارجی قرار نگیرند. مساجد و صدا و سیما نیز می تواند در بالا بردن سواد دینی مردم کمک شایانی کند و به رسالت خود در اینگونه موارد عمل کند تا جامعه را سریعتر به ساحل امن حقیقت برساند.
انتهای پیام/