پوران درخشنده: چرا صورت مساله را باید پاک کنیم؟!
پوران درخشنده گفت:در فضای سینمای اجتماعی، کارگردان باید ببیند چه دردنیای زندگی مردمش وجود دارد که به دلایل مختلف نمی شود از آن سخن گفت و او می تواند با تکنیک های فیلمسازی،لطیف و ظریف به آن پرداخته و به حل مشکل کمک کند.
باید از داوران پرسید چه ملاحظاتی را برای «هیس! دخترها فریاد نمی زنند» در نظر گرفتند، فیلمی در ژانر اجتماعی، فیلمی که از معضلی اجتماعی می گفت، اگر گیشه های سینما برای دیدن این فیلم پر مخاطب است تبلیغ دهان به دهان مردم را همراه داشته و این یعنی کم توجهی داوران جشنواره به فیلمی که مخاطب عام گسترده ای نه تنها در کل کشور که در خارج از ایران نیز داشته که درخواست های اکران از کشورهای مختلف برای فیلم «هیس!دخترها فریاد نمی زنند» گواه این حرف است.
مردم با استقبال از«هیس! دخترها فریاد نمی زنند» از این فیلم،حق تضعیف شده آن را پس گرفتند، مردم وقتی بخواهند، می توانند.
داوران دملی که سرش را برداشتم سعی داشتند با ندیدنش بر آن سرپوش بگذارند،برخورد با این فیلم یک «هیس» به کارگردان بود، تاکید بر این که دیگر به این گونه سوژه ها نپرداز،اما استقبال مردم باعث شد که نه تنها دلسرد نشوم که با وسواس بیشتر به زخم هایی که درلایه های پستو مانده جامعه وجود دارد نگاه کنم تا آنچه را بسازم که مردم طالب آن هستند. برخورد داوران مرا بیشتر به مردم وصل کرد و مرا ترغیب کرد در توانم از آنچه بسازم که هشداربرای حل معضلات اجتماعی و رفع مشکل است.
میان هفت داور جشنواره یک زن هم نبود، فیلم از زنان می گفت، نبود داور زن تا چه حد در کم توجهی به این فیلم موثر بود؟
صد درصد، جای تعجب دارد، هفت مرد کارگردان، داور جشنواره بودند که قرار است برای این جامعه و مردمانش فیلم بسازند چطور از معضلات جامعه بی خبرند و پرداختن به آسیب های جامعه رابا ارزش ندیدند.
برای بخش فیلم اول گفتند اسم فیلم را تغییر دهید،دوم تاکید کردند با پیدا شدن برادر مقتول فیلم به پایان برسد، مراسم اعدامی نشان داده نشود تا مشکل حل شود!
برسرموارد گفته شده نشست هایی با مسئولان داشتم، زیرا مدنظرمسئولان حل مشکل و ختم به خیر شدن بود تا قربانی که قاتل هم شده بود مجازات نشود، ولی حرف من این بود چرا صورت مساله را پاک کنیم باید تا عمق تلخی ماجرا پیش برویم تا بیننده معضل اجتماعی را درک کرده و به فکر درمان آن بیفتد.روایت فیلم داستان ظالمی است که به مظلومی ظلم می کند و مظلوم را به سکوت می کشاند، سکوتی که مظلوم تصور می کند اگر از ظلمی که برآن شده است سخن بگوید اوست که محکوم می شود.من می خواستم نقش اول فیلم قصاص اجتماعی شود،یعنی قربانی شود تا تفکر جامعه به فکر وا داشته شود، تا دیگر قربانیان این معضل اشتباه سکوت نکنند.آمار قربانیان زن و مرد در فضای این معضل اجتماعی کم نیست، نمی توان حقیقت را ندید گرفت که ندیدن باعث رشد معضل می شود و باید به فکر راه حل و درمان بود.در ۲۲ سالن که فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی زنند» پرمخاطب بوده و تعداد زیادی از سینماها نیز فروش فوق العاده داشتند باید دید چرا مردم به فیلمی علاقه دارند که داوران نمی بینند و داوران فیلمی را می بینند که مورد قبول مردم نیست.
فیلم را برای کپی رایت به ایالات متحده امریکا بردم،آنجا برای ۳۰ نفر از سینماگران اکران شد،پس از پایان فیلم گفتند ما به چنین فیلمی احتیاج داریم چرا این فیلم را در امریکا اکران نمی کنید،برای آن ها که در فضای سینمای اجتماعی به مباحث راحت تر می پردازند خواهان اکران این فیلم در کشورشان شدند و معتقد بودند که این فیلم زبانی بدون مرز دارد و صدای ساکت شده درسینه بسیاری از زنان را درگوشه به گوشه جهان خواهد شکست. در فضای سینمای اجتماعی، کارگردان باید ببیند چه دردنیای زندگی مردمش وجود دارد که به دلایل مختلف نمی شود از آن سخن گفت و او می تواند با تکنیک های فیلمسازی،لطیف و ظریف به آن پرداخته و به حل مشکل کمک کند.