اجازه بزرگتر شدن کسب‌وکارها باید داده شود

ما اگر می‌خواهیم که اقتصاد مسیر صعودی را طی کند وظیفه‌داریم که اجازه دهیم تا کسب‌وکارها بزرگ شوند. کسب‌وکارهای بزرگ راحت‌تر می‌توانند مشکلات خود را حل کنند و حتی می‌توانند ایده‌های بعدی را به همراه بیاورند.

 

پیشران‌ها گروه‌هایی هستند که می‌توانند بر اساس یک ایده، نوآوری و یا تکنولوژی جدید فرصتی تازه در اقتصاد به وجود بیاورند. پیشران‌ها مهم هستند زیرا برای رشد اقتصادی یک زمینه‌ای را ایجاد می‌کنند که تا قبل چنین زمینه‌ای در کشور وجود نداشته است. اثر یک پیشران اقتصادی زمانی چشمگیر و موثر است که بتواند برای خود مقیاسی را مشخص کند. اولین مزایای وجود پیشران‌های اقتصادی در کشور، ایجاد رشد اقتصادی است و زمانی که رشد ایجاد شود، منابع بیشتری برای توزیع در جامعه وجود دارد. هرچه تولید ارزش بیشتری پیدا کند، اقتصاد به رونق لازم می‌رسد و اگر سیاست‌گذار پولی توانسته باشد به وظایف خود عمل کند، حتما کاهش قیمت رخ می‌دهد. البته این موضوع جدای از تورم است و ما در خصوص زمانی صحبت می‌کنیم که وفور و تنوع کالا و خدمت در جامعه وجود داشته باشد.

کارآفرینی از آن دسته از فعالیت‌هایی است که ریسک را در درون خود جای‌ داده است. افراد باید بپذیرند که در مراحل اولیه کارآفرینی ممکن است با شکست‌هایی روبه‌رو شوند. دولت باید تلاش کند که مانع جدیدی بر سر راه آنان ایجاد نشود. به همین خاطر قوانین و مقررات برای کسب‌وکارهای نو و استارتاپ‌ها سعی می‌کند که تسهیلاتی را فراهم کند. شرایط نهادی و پایه‌گذار بازاری ثابت باشد و مدام دچار تغییر و تحول نشوند. حاکمیت و جامعه ممکن است که در مواجهه اول با کسب‌وکارهای نو دچار تردید شوند و این کسب‌وکارهای برای رشد و توسعه خود با بن‌بست‌هایی روبه‌رو شوند. بخش دولت و تنظیم‌گر بازار می‌بایست بدبینی‌های خود را کنار گذارد و با آن عینک به کارآفرین‌های تازه‌وارد نگاه نکند.

ما اگر می‌خواهیم که اقتصاد مسیر صعودی را طی کند وظیفه‌داریم که اجازه دهیم تا کسب‌وکارها بزرگ شوند. کسب‌وکارهای بزرگ راحت‌تر می‌توانند مشکلات خود را حل کنند و حتی می‌توانند ایده‌های بعدی را به همراه بیاورند. مشکلی که در حال حاضر با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم عدم وجود بنگاه‌های بزرگ است. بخشی از علل بزرگ نشدن بنگاه‌های تولیدی به دولت بازمی‌گردد که آن‌ها را برای خود خطر می‌بیند و بخشی دیگر متاسفانه به نگاه منفی جامعه مربوط می‌شود. ایران قوی امروزه از دل کسب‌وکارهای قوی به دست می‌آید. جامعه‌ای که قوی نباشد هرگز نمی‌تواند بزرگ شدن کسب‌وکارها را بپذیرد و آن کشور دیگر توان و قدرتی برای مبارزه در عرصه اقتصاد بین‌الملل ندارد.

دولت راهی ندارد جز اینکه دست و پای خود را از کسب‌وکارها جمع کند. یکی از دلایلی که مردم از کسب‌وکارها روی‌گردان هستند به علت مشاهده مزاحمت دولت برای بنگاه‌های تولیدی است. در برخی از موارد ایجاد کسب‌وکار با پیچیدگی‌های زیادی روبه‌رو است. از سال‌های گذشته قرار شده که سامانه‌ای ایجاد شود تا قواعد راه‌اندازی یک کسب‌وکار در آن شفاف شود اما هر دفعه با در بسته دولتی‌ها برخورد می‌کند. دولت همانند یک رقیب در بازارها عمل نکند و تصدی واحدهای تولیدی را بر عهده نگیرد که ناگهان دولت دچار رقابت با بخش خصوصی نشود. تنظیم‌گری دولت هم باید مطابق با اصول حاکم بر رقابت باشد.

زمانی که کارآفرینان بزرگ می‌شوند یکی از نکات بارز آن‌ها مقیاس گیری بازارهایشان است. بازار هرچه بزرگ‌تر شود لزوم افزایش مراودات با دنیا رو به فزونی می‌رود. باید در این حالت صادرات را افزایش داد و برخی از مواردی که لازم است به کشور وارد شود. امروزه ما درباره کره جنوبی هیچ‌وقت نمی‌پرسیم که واردت این کشور به چه میزان است بلکه بیشتر از صادرات آن کشور صحبت می‌کنیم. در ارتباط با دنیا بیشتر باید دنبال فرصتی باشیم که تا کسب‌وکارهای بتوانند تعاملات و مراودات خود را با آن افزایش دهند. پیشران‌های بخش خصوصی خیلی بهتر از دولت می‌توانند فرصت‌های جهانی را شناسایی کنند و با آنان به تبادل و تعامل بپردازند.

مطالعات پیرامون اقتصاد ایران نشان می‌دهد که هر زمان رشد اقتصادی ایجادشده توزیع ثروت هم در جامعه بهبود پیداکرده است. هر زمان که آهنگ رشد کمرنگ شده طبقات ضعیف و متوسط بیشترین ضرر و هزینه را متحمل شدند. ما اگر پیشران‌ها را به‌عنوان موتور محرکه اقتصاد بدانیم قطعا توزیع ثروت و درآمد هم جانی تازه خواهد گرفت.

در این میان، چندوظیفه ملی بر گردن کارآفرینان بزرگ بخش خصوصی وجود دارد. اول‌ازهمه باید تلاش کنند که اقتصاد را با سرعت بیشتر رشد دهند یعنی به همدلی نیاز است که هیچ‌گاه از ناملایمات خسته و دلسرد نشوند. آینده اقتصاد کشور بر دوش پیشران‌های برآمده از بخش خصوصی است. بنگاه‌های تولیدی باید حواس خود را جمع کنند زمانی که بزرگ شدند دچار بروکراسی‌های پیچیده اداری نشوند. مولفه مهم برای کسب‌وکارها این است که پس از بزرگ شدن همچنان به چالاکی و نشاط خود ادامه دهند. توصیه بعدی به کارآفرینان بزرگ تربیت نسل دوم صاحبان کسب‌وکار در کشور است. این نسل ممکن است که از درون خانواده مؤسس آن واحد تولیدی باشد و یا افرادی خارج از آن اتمسفر وارد کنند. یکی از مشکلات اساسی پیشران‌های بخش خصوصی دوران بحرانی پس از موسی اصلی است یعنی مدیریت آن واحد تولیدی پس از فقدان آن کارآفرین اولیه دچار بحران‌های زیادی می‌شود.

بخشی از وظایف پیشران‌های اقتصادی اصلاح ساختارهای حکمرانی کشور است. هرگز نمی‌توان با حاکمیت قهر کرد اما از طرفی نباید به تمام خواسته‌های حاکمیت هم تن داد. پیشران‌های بخش خصوصی باید کمک کنند که قوانین و مقررات برای خود و آینده اصلاح و تسهیل شود. کسب‌وکارها وظیفه‌دارند که بدانند ایجاد رقابت برای همگان خوب است. در فضای اقتصاد رقابتی است که شایستگی کسب‌وکارها مشخص می‌شود. کارآفرینان بزرگ بر اساس استعداد ایرانیان توانستند که خود را ارتقاء دهند و به‌هیچ‌عنوان نباید مسئولیت اجتماعی خود را به فراموشی بسپارند.

 

 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
https://akhbartimes.ir/sitemap_index.xml