صحنه‌ای که خیلی‌ها را به یاد فیلمفارسی انداخت/ سرودخوانی ملی‌پوشان یاد بیک ایمانوردی را زنده کرد/ خطر لب‌خوانی را جدی بگیرید!

صحنه‌ای که خیلی‌ها را به یاد فیلمفارسی انداخت/ سرودخوانی ملی‌پوشان یاد بیک ایمانوردی را زنده کرد/ خطر لب‌خوانی را جدی بگیرید!

نحوه سرود خواندن بازیکنان تیم ملی در جام ملت‌های آسیا علاقمندان مشترک بین فوتبال و سینما را به یاد داستان‌های قدیمی انداخت!

فوتبال و سینما دو پدیده محبوب بشری در قرن بیستم بودند که بیشترین علاقمند را در سراسر جهان دارند. یک رقابت جذاب بین این دو پدیده هست که کدام یک محبوب‌ترند و البته که ما این‌جا کاری به آن نداریم. یک ویژگی فوتبال و سینما این است که علاقمندان مشترک بسیاری در سراسر دنیا دارند. کسانی که هم فوتبال و هم هنر هفتم را به شکل جدی دنبال می‌کنند در کشور ما هم کم نیستند.

ستاره‌های سینمای زیادی را می‌شناسیم که به‌شدت فوتبالی هستند و فوتبالی‌هایی که سینما را جدی دنبال می‌کنند و حتی گه‌گاه سری هم به این عرصه می‌زنند و شانس خود را امتحان می‌کنند. از همان روز اول که این دو پدیده وارد کشور ما شدند این نزدیکی وجود داشت و جمعی از بزرگترین نام‌های تاریخ سینمای ایران بیشترین علاقه را به ورزش داشتند و بیشترین ارتباط را با ورزشی‌ها؛ بزرگترین نام تاریخ سینمای ایران هم یک کشتی‌گیر عنوان‌دار جهانی است.

در سال‌های دور که امکانات زیاد نبود، ستاره نام‌داری که اتفاقا یک ورزشکار کشتی کج بود، در سینما به شهرت بسیاری رسید و بیش از یک دهه فیلم‌هایش پرفروش بود. در مورد رضا بیک ایمانوردی، همیشه این داستان وجود داشت که او اهل خواندن دیالوگ نیست و مقابل دوربین از ۱ تا ۱۰ می‌شمارد یا صلوات می‌فرستد و بعدا در دوبله به جایش صداگذاری می‌کنند! آن‌زمان به خاطر فقر تکنولوژی امکان صدابرداری سر صحنه وجود نداشت؛ کمتر استثناهایی بودند که در دوبله به جای خود حرف می‌زدند و اتفاقا سال‌های طلایی دوبله ایران هم به همین دلیل شکل گرفت که نقش دوبلورها در موفقیت ستاره‌ها بسیار زیاد بود.

اما در هزاره سوم و در اوج تکنولوژی تنها صحنه‌ای که بازیکنان نمی‌توانند به سبک رایج دست‌های خود را مقابل دهانشان بگیرند تا دوربین‌ها لب‌خوانی نکنند، صحنه ابتدای بازی و موقع خواندن سرود ملی کشورهاست که سال قبل در جام جهانی و در همین کشور قطر سرود نخواندن برخی بازیکنان تبدیل به حاشیه‌ای بزرگ برای تیم ملی شد. در بازی برابر هنگ‌کنگ مشخص شد احتمالا موضوع دیگری هم مطرح است؛ وقتی دوربین روی صورت بازیکنان ما می‌آمد تنها سامان قدوس بود که چشم‌ها و دهانش را بسته و تکلیف همه را مشخص کرده بود بقیه اما کاری کردند که همه یاد فیلمفارسی و دوبلورها بیافتند! در میان بازیکنان ما کسانی بودند که نه سرود می‌خواندند و نه سکوت کرده بودند! اصلا مشخص نبود آن‌ها زیر لب چه می‌گویند اما معلوم بود که سرود را نمی‌خوانند! با دیدن این صحنه علاقمندان به سینما یاد مرحوم بیک ایمانوردی افتادند که همه چیز می‌گفت جز دیالوگی که بعدا در فیلم روی صورتش می‌گذاشتند!

حالا که صحبت از لب‌زدن و لب‌خوانی است، اشاره‌ای هم به صحنه عصبانیت امیر قلعه‌نویی کنیم که بسیاری را به تکاپو انداخت تا کشف کنند سرمربی تیم ملی چه جملاتی به زبان آورده بود؛

مرحوم ایرج دوستدار دوبلور مخصوص «جان وین» با ابداع سبکی مخصوص به خود ستاره‌ای مثل چارلز برانسون را هم در ایران مشهور کرد که به آن دوبله «پس گردنی» می‌گفتند. مرحوم دوستدار در صحنه‌هایی که نمای باز یا لانگ گرفته می‌شد، هر چه دلش می‌خواست و برای فرهنگ ایرانی‌ها جالب بود از زبان جان وین به فیلم اضافه می‌کرد! اگر امروز ایرج دوستدار زنده بود با دیدن صحنه‌ای که دوربین روی امیر قلعه‌نویی رفت و او حرف‌های دلش را در اوج عصبانیت زد(!) حتما با توجه به خلاقیتش به یک ابداع تازه در دوبله می‌رسید!

قلعه‌نویی در اوج عصبانیت فراموش کرد که دوربین‌های زیادی روی او سوار هستند و حرف دلش را زد! حرفی که مسلم بود در کنفرانس بعد از بازی یا در مصاحبه‌های رسمی و غیررسمی نمی‌تواند بزند؛ حرفی که هیچ دوبلوری هم نمی‌توانست جمله‌ای برای سینک شدن روی لب‌های او پیدا کند!

این مطلب را هم بخوانید: کدام ژاپن، کدام کره‌جنوبی؟/ نمایش پرانتقاد و مشکلات فنی دو رقیب احتمالی ایران در دور حذفی/ بهترین فرصت برای بردن غول‌های آسیا نصیب تیم ملی شد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
https://akhbartimes.ir/sitemap_index.xml